۱. اختلال نقص توجه و بیشفعالی (ADHD)
تعریف کوتاه:
اختلالی نورودیوولوپمنتال که با الگوهای پایدارِ ناتوانکننده در توجه (بیتوجهی)، یا تکانشگری/بیشفعالی یا هر دو همراه است و در چند زمینه (خانه/مدرسه/اجتماع) مشکلساز میشود.
علائم شایع:
- بیتوجهی: سختی در تمرکز روی تکالیف یا بازی، بیتوجهی به جزئیات و اشتباهات مکرر، فراموشی در انجام کارهای روزمره، سختی در پیگیری دستورها.
- بیشفعالی/تکانشگری: دائماً تکان خوردن، نشستن نداشتن در کلاس، دویدن یا بالا رفتن نامناسب، صحبت زیاد، قطع کردن دیگران، ناتوانی در انتظار نوبت.
- علائم باید حداقل ۶ ماه وجود داشته باشند و قبل از سن ۱۲ سال آغاز شده باشند (طبق معیارهای معمول بالینی)، و در دو یا چند محیط دیده شوند.
انواع:
- نوع کمتوجه (predominantly inattentive)
- نوع بیشفعال/تکانشگر (predominantly hyperactive-impulsive)
- نوع ترکیبی (combined)
علتها (مهمترین عوامل):
- ژنتیک قوی — سابقه خانوادگی نقش مهمی دارد.
- تفاوتهای نوروبیولوژیک در ساختار و عملکرد مغز (مسیرهای دوپامینی و نواحی پیشپیشانی).
- عوامل محیطی کمکی: تولد زودرس، وزن کم هنگام تولد، قرارگیری در معرض سموم در حاملگی یا دوران نوزادی.
(یادآوری: عوامل تربیتی «سبب» ADHD نیستند اما میتوانند شدت مشکل و پیامدها را تغییر دهند.)
تشخیص:
- مصاحبه بالینی با والدین و کودک، جمعآوری اطلاعات از مدرسه (معلمان)، و اغلب استفاده از پرسشنامههای استاندارد (مثل Conners یا Vanderbilt).
- بررسی شرایط همزمان (مانند نقصهای یادگیری، اضطراب، افسردگی، مشکلات خواب).
- تشخیص باید مبتنی بر معیارهای بالینی و مشاهده در محیطهای مختلف باشد.
درمان و مدیریت:
- رفتاردرمانی والدین و آموزش مدیریت رفتار (برای کودکان خردسال بسیار مؤثر).
- مداخلههای مدرسهای: تنظیمات آموزشی، تقسیم تکالیف به بخشهای کوچک، استفاده از جدول تشویق/پاداش، IEP یا 504 در صورت نیاز.
- دارودرمانی: محرکها (مثل متیلفنیدیت — ریتالین/کونرها، و آمفتامینها) داروهای مؤثری هستند؛ غیرمحرکها (آتوموکستین، گوانفاسین) در بعضی موارد استفاده میشوند. دارو باید زیر نظر پزشک آغاز و پایش شود (عوارض مثل بیاشتهایی، اختلال خواب، تپش قلب).
- ترکیب درمانها (رفتاری + دارو) برای بسیاری از کودکان بهترین نتیجه را میدهد.
- اصلاح سبک زندگی: خواب کافی، ورزش منظم، ساختار و روتین روزانه.
نکات عملی برای والدین:
- روتین روشن و ثابت در خانه (ساعت خواب، تغذیه، تکالیف).
- قانونهای ساده و واضح، بازخورد فوری و پاداش برای رفتار مطلوب.
- تقسیم تکالیف به مراحل کوچک و استفاده از تایمر.
- هماهنگی با معلم و برنامهریزی برای کمک در مدرسه.
- مراقبت از سلامت روان والدین — خانواده تأثیر زیادی روی پیشرفت کودک دارد.
پیشآگهی:
با تشخیص زودهنگام و درمان مناسب بسیاری از کودکان توانایی عملکرد بهتری در مدرسه و زندگی اجتماعی پیدا میکنند؛ برخی علائم در بزرگسالی کاهش مییابند ولی در مواردی ادامه مییابند.
۲. اختلال طیف اوتیسم (ASD)
تعریف کوتاه:
طیفی از تفاوتهای رشدی که عمدتاً در دو حوزه اصلی بروز میکند: ۱) مشکلات در ارتباط و تعامل اجتماعی و ۲) الگوهای رفتاری، علایق و فعالیتهای محدود و تکراری. «طیف» به این معناست که شدت و ترکیب علائم بسیار متغیر است.
علائم شایع:
- ارتباط اجتماعی و کلامی/غیرکلامی: تأخیر یا فقدان سخن گفتن در زمان انتظار، دشواری در برقرار کردن تماس چشمی، مشکل در درک و استفاده از زبان بدن و احساسات، سختی در آغاز یا ادامه گفتگو.
- رفتارها و علایق تکراری: حرکات تکراری (مثل بال بال زدن دست)، پافشاری بر تکرار، نیاز به یکنواختی و مقاومت در برابر تغییرات، علایق بسیار متمرکز یا غیرمعمول.
- حساسیتهای حسی: حساس یا کمحساس به صداها، نور، لمس یا طعمها.
- تفاوتهای زبان و بازی: بازی خیالی کمتر، تعاملات اجتماعی غیرمعمول.
زمان بروز:
اغلب در سالهای اولیه زندگی (قبل از 3 سال) علائم آشکار میشوند، اما موارد خفیفتر ممکن است دیرتر تشخیص داده شوند.
علتها و عوامل مرتبط:
- ژنتیک قوی: مجموعهای از ژنها و جهشها نقش دارند.
- عوامل زیستی و عصبی در رشد مغز.
- برخی عوامل قبل و بعد از تولد (مثلاً برخی عفونتها یا مشکلات بارداری) میتوانند نقش داشته باشند.
(یادآوری مهم: واکسنها عامل اوتیسم نیستند — این موضوع ثابتشده و رد شده است.)
تشخیص:
- ارزیابی چندجانبه توسط تیم (روانپزشک/روانشناس کودک، گفتاردرمان، کاردرمان، پزشک اطفال).
- ابزارهای تشخیصی استاندارد (مثل ADOS، ADI-R) در ارزیابی بالینی کمک میکنند.
- بررسی شنوایی و رشد زبان برای رد مشکلات دیگر ضروری است.
درمان و مداخلات:
- مداخلات زودهنگام و فشرده (هرچه زودتر بهتر): برای رشد مهارتهای زبانی، اجتماعی و رفتاری بسیار مؤثر است.
- آموزش رفتاری مبتنی بر شواهد (مثل ABA) و برنامههای اجتماعی-آموزشی.
- گفتاردرمانی برای زبان و ارتباط.
- کاردرمانی برای مهارتهای حرکتی و تنظیم حسی.
- آموزش مهارتهای اجتماعی، پشتیبانی تحصیلی و سازگاری محیطی.
- داروها معمولاً برای کاهش علائم همراه (مثلاً ناآرامی، تحریکپذیری، افسردگی یا اضطراب) استفاده میشوند؛ مثلاً ریسپریدون برای تحریکپذیری در برخی کودکان تایید شده است.
- برنامه درمانی همیشه فردیسازی میشود؛ هیچ «نسخهی واحدی» برای همه وجود ندارد.
نکات عملی برای والدین:
- اگر مشکوک هستید، زود ارزیابی کنید — هر چه زودتر مداخله آغاز شود، نتیجه بهتر خواهد بود.
- استفاده از کمکهای دیداری (برنامه تصویری، زمانبندی با تصاویر) میتواند بسیار مفید باشد.
- ساختار، پیشبینیپذیری و انتقال تدریجی تغییرات به کودک کمک میکند.
- همکاری نزدیک با مدرسه و تیم درمانی برای تنظیم برنامه آموزشی.
- حمایت والدین (گروههای حمایتی، آموزش والدین) و رسیدگی به سلامت خانواده مهم است.
همراهیها و پیشآگهی:
کودکان طیف اوتیسم ممکن است همراهیهایی مثل اختلال یادگیری، ADHD، اضطراب یا صرع داشته باشند. پیشآگهی بسیار متغیر است؛ با مداخلات مناسب بسیاری از افراد توانایی زندگی مستقل یا با پشتیبانی را پیدا میکنند.
۳. اختلالات اضطرابی در کودکان
تعریف کوتاه:
اضطراب، در حدی که غیرمتناسب با شرایط، پایدار و موجب اختلال در عملکرد روزمره شود، به صورتهای مختلف بالینی بروز میکند (اختلال اضطراب فراگیر، اضطراب جدایی، فوبیای اجتماعی، فوبیای خاص، پانیک و غیره).
انواع شایع:
- اضطراب جدایی: ترس شدید از جدا شدن از والدین یا خانه — شایع در کودکان خردسال اما زمانی که شدید و طولانیمدت باشد اختلال محسوب میشود.
- اضطراب فراگیر (GAD): نگرانی مداوم و گسترده درباره مسائل روزمره (مدرسه، عملکرد، سلامت خانواده).
- فوبیای خاص: ترس شدید و اجتناب از موضوع مشخص (مثل حیوان، ارتفاع).
- فوبیای اجتماعی (اختلال اضطراب اجتماعی): ترس از قرار گرفتن در معرض قضاوت یا خجالت زدگی در جمع.
- اختلال پانیک و اختلال هراس (کمتر شایع در کودکان، اما ممکن است رخ دهد).
علائم شایع:
- نگرانی مداوم و بیش از حد، دستپاچگی، اجتناب از موقعیتها، احساس ناخوشایند یا ترس، شکایات جسمی (دلدرد، سردرد، تهوع)، مشکل در خواب، تحریکپذیری، اختلال در تمرکز و عملکرد تحصیلی.
علتها و عوامل خطر:
- دمای شخصیتی: کودکان با «بازداری رفتاری» یا حساستر در برابر محرکها بیشتر مستعدند.
- ژنتیک و سابقه خانوادگی اضطراب.
- الگوهای یادگیری خانواده: والدینی که اضطرابی هستند یا رفتار اجتنابی نشان میدهند میتوانند مدلسازی کنند.
- تجربیات استرسزا یا تروماتیک.
تشخیص:
- مصاحبه بالینی با کودک و والدین، پرسشنامههای استاندارد (مثلاً SCARED) و توجه به تأثیر علائم بر کارکرد در مدرسه و خانه.
- تشخیص باید نشان دهد که نگرانیها خارج از سن و موجب اختلال عملکرد است.
درمان و مدیریت:
- رفتاردرمانی شناختی (CBT) — درمان خطمشیمحور و شواهدقوی دارد؛ شامل آموزش مهارتهای مقابله، بازسازی شناختی و مواجهه تدریجی با موقعیتهای اضطرابآور.
- مداخلات مبتنی بر مواجهه برای فوبیاها و اضطراب اجتماعی بسیار مؤثرند.
- درمان والد-محور (آموزش والدین برای حمایت صحیح و عدم تقویت اجتناب).
- دارودرمانی: در موارد متوسط تا شدید یا زمانی که CBT کافی نیست، داروهای ضدافسردگی از گروه SSRI (تحت نظر روانپزشک) ممکن است تجویز شوند.
- ترکیب درمانها (CBT + دارو) در برخی موارد بهترین نتیجه را دارد.
نکات کاربردی برای والدین:
- احساس کودک را تأیید کنید («میفهمم که نگران هستی») ولی از حمایت افراطی و اجتنابزا که ترس را تقویت میکند، بپرهیزید.
- بهجای پاکسازی ترس، با برنامهریزی مواجهههای کوچک و قابل مدیریت کودک را کمک کنید تا مهارتهای مقابلهای بسازد.
- مدل کردن رفتار آرام و منطقی، آموزش تکنیکهای آرامسازی (تنفس عمیق، تصویرسازی)، و حفظ روتین کمککننده است.
- در صورت اختلال عملکرد جدی یا نشانههای افکار خودآسیبرسان یا خودکشی — فوراً کمک تخصصی و پزشکی بخواهید.
پیشآگهی:
بسیاری از کودکان با درمان مناسب بهبود یا کنترل قابلتوجهی پیدا میکنند. دنبالگیری و مداخلات زودهنگام کیفیت زندگی و عملکرد تحصیلی-اجتماعی را خیلی بهتر میکند.
۴. افسردگی کودکی
تعریف کوتاه:
افسردگی در کودکان یک اختلال خلقی جدی است که فراتر از غم و اندوه معمولی است. این وضعیت بر تفکر، احساسات، رفتار و عملکرد روزانه کودک اثر میگذارد.
علائم شایع:
- خلق افسرده یا تحریکپذیری بیشتر از دو هفته.
- بیعلاقگی به بازی یا فعالیتهای مورد علاقه.
- تغییر در خواب (بیخوابی یا پرخوابی).
- تغییر اشتها و وزن.
- کاهش انرژی، خستگی.
- افت تمرکز و عملکرد تحصیلی.
- احساس بیارزشی، گناه یا ناامیدی.
- افکار مرگ یا خودکشی (در موارد شدید).
علتها و عوامل خطر:
- ژنتیک و سابقه خانوادگی افسردگی یا سایر اختلالات روانی.
- رویدادهای استرسزا (طلاق، از دست دادن عزیزان، سوءاستفاده).
- مشکلات جسمی مزمن.
- عدم حمایت اجتماعی و محیطی.
تشخیص:
- مصاحبه بالینی کودک و والدین.
- پرسشنامههای استاندارد مثل CDI (Child Depression Inventory).
- رد اختلال دوقطبی و شرایط پزشکی دیگر.
درمان:
- رواندرمانی: بهویژه CBT و درمان بینفردی (IPT).
- درمان خانوادگی و والدینمحور.
- دارودرمانی: در موارد شدید، SSRIها (مثل فلوکستین) تحت نظر روانپزشک کودک.
- سبک زندگی سالم: خواب منظم، فعالیت بدنی، حمایت اجتماعی.
۵. اختلال نافرمانی مقابلهای (ODD)
تعریف کوتاه:
اختلالی رفتاری که با الگوی پایدار منفیگرایی، نافرمانی، جدل با بزرگترها و رفتارهای کینهتوزانه مشخص میشود.
علائم شایع:
- بحث مداوم با والدین یا معلمان.
- نافرمانی و سرپیچی از قوانین.
- تحریکپذیری و خشم شدید.
- سرزنش دیگران برای اشتباهات خود.
- رفتار عمدی برای آزار دادن دیگران.
- کینهتوزی و رفتار انتقامجویانه.
علتها و عوامل خطر:
- ترکیب ژنتیک، خلقوخو (temperament)، مشکلات در تنظیم هیجان.
- شیوههای تربیتی سختگیرانه یا متناقض.
- مشکلات خانوادگی (اختلالات روانی در والدین، تعارض خانوادگی).
- استرسهای محیطی و اجتماعی.
تشخیص:
- ارزیابی بالینی بر اساس معیار DSM-5 (حداقل ۶ ماه، در تعاملات با افراد غیر از خواهر/برادر).
- مصاحبه با والدین، کودک و گزارش معلمان.
درمان:
- آموزش والدین در مدیریت رفتار (Parent Management Training).
- رفتاردرمانی فردی و خانوادگی.
- درمانهای مهارتهای اجتماعی و کنترل هیجان.
- دارودرمانی فقط در صورت همراهی با اختلالات دیگر مثل ADHD یا افسردگی.
۶. اختلال سلوک (Conduct Disorder – CD)
تعریف کوتاه:
شدیدتر از ODD، شامل نقض عمدی حقوق دیگران، قوانین و هنجارهای اجتماعی است. معمولاً در سنین نوجوانی بروز میکند.
علائم شایع:
- پرخاشگری به افراد یا حیوانات (زورگویی، شروع دعوا، قساوت).
- تخریب اموال (آتشسوزی عمدی، خرابکاری).
- فریبکاری و دزدی.
- نقض جدی قوانین (فرار از خانه، مدرسهگریزی، شکستن قوانین جدی).
علتها و عوامل خطر:
- ژنتیک و آسیبهای نوروبیولوژیک.
- سوءاستفاده یا بیتوجهی در کودکی.
- محیط خانوادگی آشفته.
- سابقه ADHD یا ODD.
- محیطهای اجتماعی پرخطر.
تشخیص:
- مصاحبه بالینی و مشاهده رفتار.
- جمعآوری اطلاعات از خانواده و مدرسه.
- تمایز با ODD، ADHD و اختلالات شخصیت.
درمان:
- رفتاردرمانی فردی و خانوادگی.
- درمان چندمنظوره خانوادگی (MST).
- آموزش مهارتهای اجتماعی و حل مسئله.
- دارو در صورت وجود علائم همراه (مثلاً پرخاشگری شدید با آنتیسایکوتیکها یا استرس با SSRI).
۷. اختلالات یادگیری (Learning Disorders)
تعریف کوتاه:
اختلالاتی که توانایی کودک در یادگیری مهارتهای آکادمیک پایه مثل خواندن، نوشتن یا ریاضی را مختل میکنند، با وجود هوش طبیعی.
انواع شایع:
- نارساخوانی (Dyslexia): مشکل در خواندن و درک متن.
- نارسانویسی (Dysgraphia): مشکل در نوشتن (املاء، دستور زبان، سازماندهی).
- نارساحسابی (Dyscalculia): مشکل در ریاضیات (محاسبات، درک مفاهیم عددی).
علائم:
- عملکرد تحصیلی پایینتر از حد انتظار.
- کندی در یادگیری خواندن/نوشتن/حساب.
- اجتناب از تکالیف مدرسه.
- اعتماد به نفس پایین.
علتها:
- عوامل ژنتیکی و عصبی (اختلاف در پردازش مغزی).
- مشکلات در رشد اولیه مغز.
تشخیص:
- تستهای روانسنجی استاندارد.
- بررسی اختلاف بین IQ و عملکرد تحصیلی.
- گزارش معلمان و والدین.
درمان:
- آموزش ویژه و فردیسازیشده.
- گفتاردرمانی و کاردرمانی.
- تکنیکهای جبرانی (استفاده از فناوری آموزشی).
- حمایت عاطفی و افزایش اعتمادبهنفس کودک.
۸. اختلالات ارتباطی (گفتار و زبان)
تعریف کوتاه:
گروهی از اختلالات که رشد مهارتهای گفتار، زبان و برقراری ارتباط کودک را تحت تأثیر قرار میدهد.
انواع:
- اختلال زبان بیانی: مشکل در استفاده از کلمات و جملات برای بیان افکار.
- اختلال زبان دریافتی: مشکل در درک زبان گفتاری.
- اختلال گفتار (مانند لکنت): اختلال در روانی گفتار.
- اختلال واجشناختی: مشکل در تلفظ صحیح صداها.
- اختلال ارتباط اجتماعی (Pragmatic): دشواری در استفاده مناسب از زبان در تعاملات اجتماعی.
علائم:
- تأخیر در شروع صحبت کردن.
- استفاده از جملات بسیار کوتاه یا ناقص.
- دشواری در درک دستورها.
- اشتباهات مداوم در تلفظ.
- مشکلات تعامل اجتماعی به دلیل ضعف مهارتهای زبانی.
علتها:
- عوامل ژنتیکی.
- مشکلات شنوایی.
- آسیب مغزی یا مشکلات رشدی.
- محیط محروم از زبان و ارتباط.
تشخیص:
- ارزیابی توسط گفتاردرمانگر و روانشناس رشد.
- تستهای زبان و گفتار استاندارد.
- بررسی شنوایی برای رد مشکلات حسی.
درمان:
- گفتاردرمانی فردی و گروهی.
- آموزش والدین برای تقویت مهارتهای زبانی در خانه.
- استفاده از روشهای جایگزین ارتباطی (مثل زبان اشاره یا ابزارهای تصویری) در موارد شدید.
- همکاری نزدیک با مدرسه و معلمان.
۹. اختلال وسواس-جبری (OCD) در کودکان
تعریف کوتاه:
OCD یعنی وجود افکار مزاحم و ناخواسته (وسواس) که باعث اضطراب میشوند و رفتارهای تکراری یا آیینی (اجبار) برای کاهش اضطراب انجام میگردد. این افکار و رفتارها زمانبر و مشکلزا هستند و به کارکرد کودک در مدرسه و خانه آسیب میزنند.
علائم شایع:
- افکار مزاحم دربارهٔ آلودگی، آسیب رساندن به خود یا دیگران، افکار جنسی یا ترس از اشتباه کردن.
- رفتارهای تکراری مثل شستن مکرر دستها، چک کردن بیش از حد، شمارش، ترتیبدهی وسایل، درخواست مداوم اطمینان.
- اجبارها غالباً وقتی انجام نشوند اضطراب بسیار افزایش مییابد.
- کودک ممکن است از رفتارهایش خجالت بکشد یا سعی کند مخفیاش کند.
علتها و عوامل خطر:
- ژنتیک/سابقهٔ خانوادگی OCD.
- ترکیبی از عوامل مغزی (تغییرات در مدارهای مغزی مرتبط با پردازش ترس/کنترل) و محیطی.
- در برخی کودکان، عفونتهای استرپتوکوکی (PANDAS) میتواند شروع ناگهانی علائم را تحریک کند.
تشخیص:
- مصاحبه بالینی با والدین و کودک و استفاده از مقیاسهای استاندارد.
- بررسی اختلالات همراه مثل اضطراب، ADHD، اختلالات خلقی یا اختلالات یادگیری.
- گاه انجام ارزیابی پزشکی برای رد علل پزشکی یا عوارض دارویی.
درمان و مدیریت:
- درمان شناختیرفتاری (CBT) با تمرکز بر ERP (مواجهه و جلوگیری از پاسخ): مداخلهٔ خطّ اول در کودکان؛ درمانگر بهصورت مرحلهای کودک را در معرض محرک قرار میدهد و یاد میدهد از انجام اجبار خودداری کند.
- داروها: در موارد متوسط تا شدید، SSRIها (مثل فلوکسـتین، فلووکسامین، سرترالین) زیر نظر روانپزشک کودک ممکن است تجویز شوند. دوزها و پایش مخصوص کودکان لازم است.
- درمان خانواده-محور: آموزش والدین برای مدیریت رفتار، کاهش تقویت اجتناب و حمایت از درمان کودک.
- ترکیب CBT (ERP) + دارو در بسیاری از موارد بهترین پاسخ را میدهد.
نکات عملی برای والدین:
- از سرزنش یا تحقیر خودداری کنید؛ پشتیبانی و همدلی نشان دهید.
- از دادن اطمینانهای مکرر خودداری کنید (چون رفتار اجبار را تقویت میکند)؛ آموزش بگیرید چگونه پاسخ مناسب بدهید.
- کمک کنید درمانگر مناسب پیدا کنید (متخصص کودک که تجربه ERP داشته باشد).
- حفظ روتین، کاهش استرس محیطی و خواب منظم کمککنندهاند.
پیشآگهی/عوارض:
با درمان مناسب بسیاری از کودکان بهبود قابلتوجهی مییابند، اما بدون درمان اختلال میتواند مزمن شود و عملکرد تحصیلی و اجتماعی را کاهش دهد.
۱۰. اختلالات خوردن در کودکان (Eating Disorders)
تعریف کوتاه:
اختلالات خوردن طیفی از مشکلات جدی در خوردن، نگرش به غذا و تصویر بدن را شامل میشوند؛ در کودکان و نوجوانان شایعترین شامل آنورکسیا نروزا (کاهش شدید مصرف/ترس از افزایش وزن)، بولیمیا نروزا (خوردن افراطی و سپس پاکسازی) و Binge-eating و نیز ARFID (اجتناب/محدودیت غذایی که با وزن، رشد یا عملکرد اجتماعی/تحصیلی مشکل ساز میشود).
علائم شایع:
- کاهش شدید وزن یا نوسان وزن.
- اجتناب از غذاها، محدودیت کالری، امتناع از خوردن در جمع.
- خوردن افراطی همراه با پاکسازی (استفراغ، استفاده از ملین).
- اشتغال ذهنی مداوم با وزن، شکل بدن یا کالری.
- علائم جسمی: سرگیجه، ضعف، افت فشار، اختلال قاعدگی، بیاشتهایی یا پریشانی دستگاه گوارش.
- در ARFID کودک ممکن است بهعلت حالت بدی نسبت به بافت/طعم غذاها یا دارا بودن تجربهٔ آزاردهندهٔ غذایی (خفگی/تهوع) غذاها را رد کند.
علتها و عوامل خطر:
- ترکیب عوامل ژنتیکی، روانشناختی (وسواس کنترل، کمبود تصویر بدنی)، اجتماعی (فشار فرهنگی) و محیطی.
- سن نوجوانی و جنسیت مؤلفهاند (دختران بیشتر در معرض آنورکسیا و بولیمیا).
- تاریخچه اضطراب، افسردگی یا سوءرفتار میتواند خطر را افزایش دهد.
تشخیص:
- ارزیابی جامع پزشکی (وزن، علائم حیاتی، خونکشی برای بررسی الکترولیتها و عوارض).
- ارزیابی روانشناختی و تغذیهای.
- استفاده از معیارهای DSM برای تعیین نوع اختلال.
درمان و مدیریت:
- تیم چندتخصصی: پزشک اطفال/فیزیکی، روانپزشک/روانشناس کودک، متخصص تغذیه، گاهی داخلی یا بیمارستانی.
- بازتوانی تغذیهای و پایش پزشکی: در موارد آنورکسیا نیاز به تثبیت وضعیت پزشکی و افزایش وزن تدریجی تحت نظر است.
- درمان خانوادگی مبتنی بر خانواده (FBT / Maudsley approach) برای نوجوانان اثربخش است؛ خانواده در بازگرداندن وزن و تنظیم غذا نقش فعال دارد.
- رواندرمانی فردی: CBT مخصوص اختلالات خوردن، درمان بینفردی یا درمان هدفمند برای مسائلی مثل تصویر بدن.
- در بولیمیا یا Binge-eating ممکن است دارو (مثلاً بعضی SSRIها) مفید باشد اما همیشه باید با روانپزشک بررسی شود.
- در ARFID مداخلات تغذیهای و گاهی درمان رفتاری/حسی کاربرد دارد.
نکات حیاتی و مواقع اورژانسی:
- کاهش وزن شدید، اختلالات الکترولیت، افت فشار، سنکوپ یا تهدید حیات نیاز به ارزیابی و بستری فوری دارد.
- افکار یا رفتارهای خودآسیبرسان یا افکار خودکشی فوراً باید پیگیری شوند.
- پیگیری نزدیک پزشکی و تغذیهای الزامی است.
پیشآگهی:
با درمان زودهنگام و جامع نتایج بهتر است؛ درمان بهموقع خطرات پزشکی و پیامدهای طولانیمدت را کاهش میدهد.
۱۱. اختلالات خواب در کودکان (خلاصهٔ شایعها و مدیریت)
تعریف کوتاه:
گروهی از مشکلات که چرخهٔ خواب-بیداری، کیفیت خواب یا رفتار در خواب را تحت تأثیر قرار میدهند: بیخوابی، آپنهٔ انسدادی خواب، پاراسومنیاها (کابوسهای تکرارشونده، وحشت شبانه، راهرفتن در خواب)، سندرم پای بیقرار، نارکولپسی و غیره.
علائم شایع (بسته به نوع):
- سختی به خواب رفتن یا بیداریهای مکرر (بیخوابی).
- خروپف بلند، قطع تنفس در خواب، خوابآلودگی روزانه (آپنه).
- کابوسهای تکرارشونده، وحشتهای شبانه، راهرفتن در خواب (پاراسومنیا).
- خستگی یا خوابآلودگی روزانه، افت تحصیلی، رفتار ناآرام.
- در نارکولپسی حملات خواب ناگهانی، کاتاپلکسی (از دست رفتن تون عضلانی) در نوجوانان.
علتها و عوامل خطر:
- آپنه اغلب در کودکان با بزرگ شدن لوزه/آدنوئید، چاقی یا مشکلات ساختاری راه تنفسی رخ میدهد.
- پاراسومنیاها در خانواده شایعاند و با کمخوابی یا تب/استرس تشدید میشوند.
- عوامل نوروبیولوژیک، ژنتیک و داروها میتوانند دخیل باشند.
تشخیص:
- شرح خواب کامل، پرسشنامه، دفترچهٔ خواب (sleep diary).
- در موارد مشکوک: پلیسومنوگرافی (آزمایش خواب) برای تشخیص آپنه یا نارکولپسی؛ گاهی آزمایش حرکت اندام یا تست خواب روزانه (MSLT).
- بررسی از نظر شرایط همزمان (آسم، آلرژی، درد مزمن، داروها).
درمان و مدیریت:
- بهداشت خواب: برنامه خواب منظم، محدود کردن صفحهنمایش قبل از خواب، محیط مناسب خواب.
- برای آپنهٔ انسدادی: ارزیابی توسط متخصص؛ در کودکان غالباً برداشتن لوزه/آدنوئید میتواند درمانکننده باشد؛ در برخی CPAP یا تغییر سبک زندگی لازم است.
- پاراسومنیاها (مثل راهرفتن در خواب): اقدامات ایمنی (قفل درها، برداشتن اشیا خطرناک)، بیدار کردن برنامهریزیشده، درمان استرس و در صورت لزوم ارزیابی پزشکی.
- سندرم پای بیقرار: بررسی کمبود آهن/فریتین و درمان در صورت کمبود؛ گاهی دارودرمانی زیر نظر متخصص.
- نارکولپسی: ارجاع به کلینیک خواب؛ داروهای کنترلکننده خوابآلودگی و مدیریت روزانه.
نکات برای والدین:
- مراجعه به پزشک اگر خروپف شدید، وقفهٔ تنفسی، خوابآلودگی روزانه یا رفتار خطرناک در خواب وجود دارد.
- حفظ بهداشت خواب و پیگیری مشکلات تحصیلی/رفتاری که ممکن است ناشی از کمخوابی باشد.
- در موارد پاراسومنیا، اقدامات ایمنی منزل را جدی بگیرید.
پیشآگهی:
بسیاری از اختلالات خواب با تشخیص و درمان مناسب قابل کنترلاند؛ برخی (مثل آپنه درمانشونده بعد از جراحی لوزه) بهبود کامل پیدا میکنند.
۱۲. اختلالات روانتنی (Somatic Symptom Disorders) در کودکان
تعریف کوتاه:
اختلال روانتنی به حالاتی گفته میشود که کودک بارها و مکرراً از علائم جسمی (درد، خستگی، مشکلات گوارشی و…) شکایت میکند، در حالی که ارزیابیهای پزشکی دلیل پزشکی کافی و پایدار برای شدت یا طول مدت علائم نشان نمیدهد؛ اما رنج و عملکرد روزمرهٔ کودک واقعی و قابلتوجه است.
علائم شایع:
- درد مزمن (دل، سر، ماهیچه) بدون توجیه کامل پزشکی یا با شدت بیش از انتظار.
- شکایات مکرر گوارشی، تهوع، سرگیجه یا خستگی.
- مراجعهٔ مکرر به پزشک، نگرانی زیاد دربارهٔ سلامت، اجتناب از مدرسه یا فعالیتها بهخاطر علائم.
علتها و عوامل خطر:
- ترکیب عوامل زیستی، روانی و اجتماعی: حساسیت بیشتر به احساسات جسمی، مدلسازی والدینی (تمرکز خانواده بر بیماری)، استرس یا رویدادهای منفی.
- اختلالات اضطرابی یا افسردگی همراه شایعاند.
تشخیص:
- بررسی کامل پزشکی برای رد بیماریهای قابلتشخیص.
- اگر پس از ارزیابی پزشکی علتی کافی نیافتند و کودک همچنان از علائم رنج میبرد و عملکرد مختل است، تشخیص روانتنی مطرح میشود.
- نیاز به تعامل نزدیک بین پزشک و روانشناس/روانپزشک کودک.
درمان و مدیریت:
- رواندرمانی (بهویژه CBT): آموزش کودک برای مدیریت علائم، کاهش توجه و اضطراب نسبت به بدن، تکنیکهای آرامسازی، بازسازی شناختی.
- تمرکز بر عملکرد نه فقط علامت: برنامهریزی برای بازگشت به مدرسه و فعالیتها با اهداف کوچک و مشوقها.
- رویکرد تیمی: هماهنگی بین پزشک اطفال، روانشناس و مدرسه؛ اجتناب از آزمایشها و مداخلات پزشکی بیمورد که توجه به بیماری را تقویت میکنند.
- درمان اختلالات همراه مثل اضطراب یا افسردگی در صورت وجود.
نکات برای والدین:
- شواهد پزشکی را احترام کنید ولی از تقویت بیشازحد شکایت جسمی (مثل برگرفتن همهٔ مسئولیتها برای کودک) پرهیز کنید.
- روی بازگشت به فعالیتها تمرکز کنید: برنامهٔ مرحلهای برای بازگشت به مدرسه، بازی و ورزش.
- ارتباط منظم با تیم درمان و حفظ یک پزشک مرجع برای پیگیری بهجای مراجعهٔ پراکنده به چندین متخصص.
پیشآگهی/عوارض:
با مداخلهٔ زودهنگام و رویکرد عملکردمحور، بسیاری از کودکان بهبود مییابند؛ عدم درمان ممکن است منجر به از دست دادن تحصیل، وابستگی پزشکی و افزایش اختلالات روانی همراه شود.