اختلالات تیک، گروهی از اختلالات روانشناسی عصبی ـ تحولی هستند که عموماً در دوران کودکی و نوجوانی شروع میشوند و ممکن است در طول زمان ثابت باشند یا به طور متناوب تشدید و تخفیف شوند. هر چند تیک عصبی در کودکان و به طور کلی تیک های عصبی ارادی نیستند اما در برخی افراد برای دورههای زمانی معینی ممکن است سرکوب شوند. طبق تعریف، تیک عبارت از حرکات یا اصوات تکراری، غیرارادی، ناموزون و ناگهانی است که میتواند گروههای عضلانی مجزایی را شامل شود و اغلب بین ۴ تا ۶ سالگی نمایان میشود (کودکی اول) و در سنین بعدی (دوره دبستان) ادامه مییابد. تیکها دارای گستره عظیمی هستند، به طوری که از حالت بسیار ضعیف و ملایم تکان دادن و انقباض ناگهانی یا غرغر کردن تا حالت بسیار شدید تکانهای ماهیچهای که زندگی اجتماعی فرد را تحت تأثیر قرار میدهد، شامل میشوند.
تیکها فعالیتهای حرکتی یا آوایی غیرارادی، سریع، مکرر و کلیشهای و معمولاً کوتاهمدت هستند. تیکهای منفرد به ندرت بیش از یک ثانیه طول میکشند اما معمولاً در دورههای حاد فواصل بین تیکها کم میشود. تیکها در طول روز به دفعات و تقریباً هر روز یا به تناوب روی میدهند. تیکهای حرکتی و نیز تیکهای صوتی را میتوان برحسب دوره آنها به مزمن یا گذرا طبقهبندی کرد. همان طور که میتوان حدس زد، تیکهای مزمن سابقه تداوم در دورهای بیش از یک سال را دارند، در حالی که تیک گذرا به مدتی کمتر از ۱۲روز متوالی مشاهده شده است. اختلالات تیک گذرا که تقریباً همیشه یک اختلال مربوط به دوره کودکی است، در دورههای هفتگی یا ماهانه خود فراز و نشیبهایی دارد.
پرش گردن و درهم کشیدن چهره از جمله تیکهای حرکتی معمول و خرخر کردن و صاف کردن گلو از تیکهای آوایی رایج هستند. برخی تیکها ممکن است پیچیدهتر باشند، مثل گاز گرفتن خود، بو کردن اشیاء و تکرار آوایی صدای دیگران. بروز تیک ممکن است با فشار روانی شدت یابد، طی فعالیتهای جذاب (مثل مطالعه) افت کند و در طول خواب کاهش یابد.
تظاهرات تیک به طور عمده در حوزه رفتار کودک و نوجوان آشکار میشوند. والدین در رویارویی اولیه با این رفتارها، به شکلهای مختلف برخورد میکنند. برای مثال ممکن است چشمک زدن کودک را به بازیهای رایانهای یا تلویزیون ربط دهند، کودک را نزد چشمپزشک ببرند یا کودک را به علت حرکات بینی، سرفه یا صاف کردن گلو نزد پزشک متخصص حساسیت ببرند. بر این اساس اختلالات تیک به یک مشکل خانوادگی تبدیل میشود و تمام اعضای خانواده را تحت تأثیر قرار میدهد. احساس گناه، خجالت، ناامیدی، خشم، حقارت و طرد در کودکان و نوجوانان مبتلا و خانوادههای آنها بسیار شایع است. عوامل محیطی ـ اجتماعی نیز نقش بسزایی در ابتلا به اختلالات دارند. مانند مصرف دخانیات و سطح بالای فشار روانی در دوران بارداری، نارس بودن و کموزنی هنگام تولد، اختلالات روانپزشکی و سایر استرسهای روانشناختی.
به این ترتیب اهمیت اختلالات تیک دارای جنبههای مختلفی است. اول اینکه در برخی از انواع اختلالات تیک بیماری سیر مزمن دارد و مانند هر بیماری مزمن دیگری تأثیرات زیادی بر زندگی فرد مبتلا و خانواده وی میگذارد. دوم اینکه، به دلیل عدم شناخت کافی نسبت به اختلال در جامعه، در اغلب نمونهها روند تشخیص طول میکشد و باعث بروز انواع احساسات ناتوانکننده در فرد مبتلا و خانواده وی میشود. شناسایی تیک در کودکان توسط والدین و انجام اقدامات آگاهانه کمک شایانی به کاهش این دسته از مشکلات کودکان میکند.
توصیههای لازم به والدین جهت کاهش تیک های عصبی در کودکان
کاهش فشار روانی: یکی از علتهای اصلی بروز تیک در کودکان استرس و فشار روانی است. والدین با بررسی این موضوع که فرزندشان ممکن است تحت چه شرایط استرسزایی قرار داشته باشند، میتوانند علتهای ایجاد فشار روانی در کودکشان را شناسایی کرده و در راستای حذف آن قدم بردارند. رایجترین موضوعاتی که میتواند در کودکان استرس و فشار روانی ایجاد کند، بدین شرح است: تعارض بین والدین، آشفتگیهای ارتباطی اعضای خانواده، مشکلات تحصیلی و فشار تکالیف مدرسه، مشکلات ارتباطی با همسالان و…. با حذف یا کاهش عوامل استرسزا احتمال از بین رفتن یا حداقل شدن تیک در کودکان بسیار زیاد است.
خودآگاهی: از آنجا که بروز رفتارهای تیک به صورت غیرارادی انجام میگیرد، کودکان نسبت به چنین رفتار خود آگاه نیستند. یکی از راهکارهای کاهش مشکلات، آگاه ساختن فرد از رفتار و اعمالی است که انجام میدهد. والدین با نشان دادن رفتار کودک به خودش از طریق آینه یا تقلید میتوانند وی را از رفتارهای عجیب و غریب خود آگاه سازند. یکی دیگر از راهکارهای آگاهسازی، ثبت دفعات و نوع تیکها است که از این طریق نیز والدین کودکان را از چنین اعمالی آگاه میکنند.
حذف عوامل یا موقعیتهای خاص: در برخی مواقع محرکها و عوامل ناچیزی سبب بروز تیک های عصبی در کودکان میشود. عواملی مانند یقه لباس که موجب بالا دادن شانه میشوند. با دقت والدین درباره موقعیت تیک کودک به خوبی میتوان علت چنین رفتارهایی را شناخت و در جهت کاهش آن برنامهریزی کرد.
بیتوجهی به تیک کودک: در برخی موارد تیک در کودکان به شکل نوعی لجبازی و به صورت افراطی خود را نشان میدهد. به طور مثال، رفتارهایی که عموماً در ارتباط با والدین و دیگران است، مانند پرسش زیاد یا اجازه گرفتنهای مکرر توسط کودک به شکلی که طی چند روز روبه افزایش باشد و به صورت افراطگونه انجام شود و با هیچگونه تعامل و صحبتی اصلاح نشود. والدین در مواجهه با چنین رفتارهایی بایستی آرامش خود را حفظ کنند و با عدم برخورد تند و بدون توجه به این رفتارها با وی با محبت و معمولی برخورد کنند. اینگونه رفتارها پس از چند روز بیتوجهی به احتمال زیاد روبه کاهش میرود. در صورت عدم اصلاح اینگونه رفتارها در مدت زمان طولانی بایستی به روانشناس کودک مراجعه شود.
منبع: جعبه ابزار ذهنی